فهرست مطالب

نشریه فلسفه
سال سی و چهارم شماره 1 (تابستان 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/06/29
  • تعداد عناوین: 10
|
  • نکاتی در باب قضیه دروغگو
    رضا داوری صفحه 3
    در مورد قضیه دروغ گو،(کل کلامی کاذب، هرچه می گویم دروغ است)در طی دو هزارو پانصدسال بسیار بحث شده است اما کمتر توجه کرده اند«کل کلامی کاذب»یک قضیه نیست بلکه یک شبه قضیه است که با اصل منطق منافات داردو نمی توانددرمنطق جایی پیداکند.این ها احکام و قضایای ممتنعند و پیداست که حکم یا قضیه ممتنع اصلا قضیه نیست که صادق یا کاذب باشد. دروغ دانستن دورغ، صادق بودن دروغ گو و صدق دروغ را اثبات نمی کندو نکته مهم این اینکه این قبیل پارادکس ها در صورتی پیش می آید که زبان را صرف زبان منطق بدانیم.منطق مقام و جایگاه مهمی در زبان دارداما زبان تابع منطق نیست و در منطق منحل نمی شود.منطق صورت و جلوه ای از صورت ها و جلوه های زبان است.
  • محسن جهانگیری صفحه 7
    از برای حق صحبت سالها بازگو حالی از آن خوش حالها برتراند راسل(Bertrenad Rassell) فیلسوف نامدارانگلیسی در تاریخ فلسفه غرب خود راجع به اسپینوزا،فیلسوف بلند آوازه هلندی نوشت: «اصیل ترین و دوست داشتنی ترین فیلسوفان بزرگ»(Spinoza is the noblest and lovable of the Philosophers) Great من پس از تامل،جهت رعایت ادب به ساحت دیگر استادان،عبارات راسل را در خصوص دکترمجتهدی بدین صورت تغییرمی دهم: «دکترمجتهدی یکی از اصیل ترین، شریف ترین و دوست داشتنی ترین استادان فلسفه غرب دانشگاه تهران و درحد و مرتبه استادان بزرگ این دارالعلم پرافتخار،همچون مرحوم دکتر غلامحسین صدیقی و دکتر یحیی مهدوی است.
  • روح الله عالمی صفحه 23
    مقاله حاضر با توجه به اهمیت دوگانه و مضاعف بحث صدق،هم به لحاظ تاثیر و جنبه تعیین کننده آن در فلسفه هایی که آن ها راملاک قرار داده اند و هم به لحاظ بحث مستقل دراین موضوعات،نظریات مختلف صدق را بیشتر از جنبه تحلیلی مورد بررسی قرار داده است.دو دیدگاه مطابقت و سازگاری تاحدامکان به نحو مشروح و تحلیلی مورد دقت قرار گرفته و در تقابل آن ها نظریه مطابق پذیرفته شده است.درعین حال،لوازم هر دیدگاه استخراج شده و شبهات مربوط به هر کدام نیز تقریبا با پاسخ های آنها مطرح گریده است.رویکرد مقاله بیشتر فلسفه تحلیلی است و سعی شده است از هماه منظر دیدگاه ها مورد نقدو بررسی قرار گیرند.
    کلیدواژگان: صدق، معنی، مطابقت، سازگاری، این همانی، معنی و مصداق
  • محمود خاتمی صفحه 41
    این مقاله بخشی است در باب ماهیت ماده(جوهر جسمانی)در فلسفه دکارت،دکارت دراصل فیلسوفی بوده است با دغدغه تاسیس یک علم.از این لحاظ وی کوشید تا در رقابت با فیزیک گالیله ای، فیزیکی صرفا ریاضی عرضه کند که براصول پیشینی مبتنی باشد.به یک معنی،تمامی تلاش فلسفی دکارت را باید ذیل این آرمان او قرائت کرد. این مقاله، هرچندبه این نکته به صورت همه جانبه نمی پردازد،اما می کوشید با توصیف دیدگاه دکارت درباب ماهیت ماده برخی از لوازم این نظر را در حوزه فیزیک دکارتی بررسی کند.
  • محمد زضا بهشتی صفحه 71
    اصالت یافتن فاعل شناسنده،فاعل فعل اخلاقی،داور زیبا شناختی و پدیدآورنده اثر هنری که از آن با اصطلاحی واحد به «سوبژکتیویسم»تعبیر می شود،نقطه عطفی در تاریخ فلسفه عصر جدید به شمار می آید.این طرز نگرش به روایت تاریخ نگاران فلسفه، نخستین بروز برجسته خود را دراندیشه دکارت،فیلسوف فرانسوی و کوگیتوی او می یابد،که به تعبیربرخی،«پدر فلسفه جدید» خوانده می شود.دربررسی تاریخ هنر،روی آوردن به دریافت جدیدی از زیبایی در هنرمعماری به ویژه نقاشی دوران نوزایی(رنسانس)و پیدایش پرسپکتیو یا منظر و دورن نمایی در آثا رهنری حاکی از دگرگونی بزرگی در نگاه هنرمندان به دنیای پیرامون خویش و تلقی آن ها از کارشان به عنوان هنرمند است.بدین ترتیب،برخلاف رای تاریخ نگاری مرسوم،سوبژکتیویسمی که این منظر گرایی برپایه آن استواراست،به لحاظ تاریخی نزدیک به یک صدسال پیش از تحول چشم گیر رویکرد به جانب فاعل در فلسفه رخ داده است.کاوش دربن مایه های گرایش به فاعل درهنر و فلسفه نشان می دهد که این گرایش ریشه در پرداختن هنرمندان دوران نوزایی و فیلسوفان عصر جدید به دانش مناظر و مرایا دارد که به نظر می رسد آبشخور واحدی برای این رویکرد درهر دو رشته باشد.
    کلیدواژگان: سوبژکتیویسم، پرسپکتیویسم، منظرگرایی، عقل گرایی، زیباشناسی مناظر و مرایا
  • سید حمید طالب زاده صفحه 87
    این مقاله به تقریر بحث متناهی و نا متناهی در فلسفه اسلامی و بررسی استدلال های مربوط،به ویژه از افق ریاضیات و فیزیک اختصاص دارد.حکمای اسلامی در طبیعیات،جسم وقوای تحریکی جسم را متناهی دانسته اند و رای به محدودیت مکانی جهان داده اند و هم چنین قوای تحریکی جسم را از جهت شدت و مدت نیز محدود دانسته اند،لکن جهان را از حیث زمان نامحدود وصف کرده اند و همچنین،دربحث از سلسله علل برتناهی علل چهار گانه استدلال کرده اند.
    کلیدواژگان: متناهی و نامتناهی، احوال جسم، ازلیت
  • عبدالکریم رشیدیان صفحه 103
    دراین مقاله می کوشیم بعضی از خصوصیات انسان غربی را از نیمه دوم قرن بیستم به این سو بررسی کنیم و غربی را ازنیمه دوم قرن بیستم به این سو بررسی کنیمو نشان دهیم چگونه تصویر«فرد» و «فردگرایی»دراندیشه غربی متناسب با شرایط جدید اجتماعی واقتصادی دگرگونی های معناداری را شاهد بوده است که تعاریف قبلی از این مفاهیم را اگرنه نقض بلکه دستخوش جرح و تعدیل های عمیقی می کند.فردی که از این پس درگرداب مصرف می افتد مختصات «شخصی»را نشان می دهد که «التذاذ»را به «غایت»خود تبدیل می کند.بررسی پی آمدهای آن هدف این مقاله است.
    کلیدواژگان: فرد، شخص، لذت گرایی، مصرف
  • محمد اسدی گرمارودی صفحه 123
    نیروی کنجکاوی درانسان از اهم خصیصه های اوست،براین اساس می خواهد بفهمد ولذا چراگوست و نه چون حیوان چراگر.نخستین مرحله از کنجکاوی هر انسان در خود و عالم خارج از خود،کشف رابطه علی و چگونگی ربط حوادث و فعل و انفعالات درعالم وجود است.درتوجه به این امر عده ای آن قدر علیت را واضح و اولی دیدند که به بداهت آن حکم نمودند و اگر دلایلی هم ارائه نمودند بیشتر جنبه تنبیهی داشته است،اما گروهی دیگر به گمان منافات علیت با توحید افعالی یا جبر یا عدم قطعیت در فیزیک کوانتومی به مخالفت با آن برخاستندو مطالبی در اثبات نظریه خود ارائه کردند که دقت در مطالب آن ها مشخص می کند که درواقع دلیل بر رد علیت نداشته،بلکه در تغایر و منافات علیت با امور دیگر قدرت جمع بندی نداشته اند.
    کلیدواژگان: علت، معلول، علیت، صدقه، بدیهی، اولیات، اشاعره، ترجیح بلا مرجح، عادت، خارق العاده، امکان ذاتی، حدوث ذاتی، توحیدافعالی، معقولات ثانیه فلسفی، طلب واراده، اکثری و اقلی و دائمی، فیزیک کوانتومی
  • محمد جواد صافیان صفحه 151
    یک از پرسش های اساسی پرسش از حقیقت زمان است.زمان مانند وجود،مفهومی آشناست،به نحوی که همه ما آن رامی شناسیم ولی کنه و حقیقت بسیار مبهم و مخفی است.به همین جهت است که در طول تاریخ اندیشه بشر،فیلسوفان و اندیشمندان هرکدام تعریفی از آن بدست داده اند که با سایر تعاریف متعارض یا متفاوت بوده است.مقاله حاضر به دیدگاهی کاملا متفاوت از زمان پرداخته است،دیدگاهی که می توان آن را دیدگاه پدیدار شناختی-هرمنوتیک نامید.در این دیدگاه،زمان نه مقدار حرکت دانسته می شود(ارسطو)و نه وعاء خارجی موجودات(اندیشه های پوزتیویستی)و نه کیفیتی نفسانی(برگسون)و نه شرط شهود حسی(کانت)و نه براساس آگاهی بی واسطه (هرسول)مورد توجه قرار می گیردبلکه زمان براساس درعالم بودن آدمی و آدمی به عنوان ناحیه ظهور موجودات مورد بررسی پدیدار شناسانه قرار می گیرد.دراین بررسی نشان داده می شود که زمان ارتباطی وثیق با ساحات هستی آدمی یعنی تفهم،حال و زبان دارد.هریک از ساحات سه گانه آدمی با ساحتی از سه ساحت زمان مرتبط است.تفهم به دلیل آنکه برامکان ها متکی است به آینده مرتبط است، حال به جهت آنکه موقعیت آدمی با آن منکشف می شود با گذشته و زبان (روزمره)که نشانه ای از سقوط آدمی در اشیا است،با حال حاضر مرتبط است.بنابراین هستی آدمی زمانمند است و زمانمندی آن نیز به واسطه وقت داشتن آن ممکن گردیده است.تاریخ نیز حاصل وقت داشتن آدمی است.
  • یوسف شاقول صفحه 183
    پیوند میان عدالت و آزادی یکی از مسائلی است که فیلسوفان سیاسی همواره خود را با آن مواجه دیده اند و تلاش کرده اند تا راه حل مناسبی برای آن بیابند.پرسش اساسی این است که چگونه می توان ضمن آزادی افراد،زمینه عادلانه و برابر استفاده از منابع، درآمدها و فرصت های لازم جهت پرورش استعدادها را برای آحاد جامعه فراهم کرد. رالز با انتشار کتاب نظریه عدالت خود،مدعی شد که این دو مولفه مهم اندیشه سیاسی (یعنی عدالت و آزادی)نه تنها تعارضی با یکدیگر ندارندبلکه تنها با لحاظ کردن هر دوی آن ها درنظریه ای موجه و سازگار است که می توان امیدوار به تامین آن ها در جامعه بود.او به خصوص درمقاله عدالت به عنوان انصاف،تلاش می کند تا اصولی از عدالت را معرفی کند که در برگیرنده ائتلافی سازمنداز این دو مولفه مهم باشد.به اعتراف غالب مفسرین، انتشارکتاب و مقاله مذکور جان دوباره ای به فلسفه سیاسی درقرن بیستم بخشید. مقاله حاضر با وارسی مبانی فلسفی نظریه عدالت رالز،به معرفی وتبیین روشنی از ابعاد مختلف این نظریه می پردازد.
    کلیدواژگان: عدالت، انصاف، قرارداد اجتماعی، وضیعت اصلی فرضی، حجاب جهل، برابری، آزادی، توزیع منابع و درامد، فرصت و خیر های اولیه